مهدیا.......
مهدیا.......
ای انکه در نگاهت حجمی ز نور داری.....
کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟؟؟
چشم انتظار ماندم تا بر شبم بتابی....
ای انکه در حجابت دریای نور داری...
من غرق در گناهم کی میکنی نگاهم؟؟؟
بر عکس چشمهایم چشمی صبور داری...
از پرده ها برون شد سوز نهانی ما...
کوک است ساز دلها کی میل شور داری؟؟؟
در خواب دیده بودم یک شب فروغ رویت....
کی در سرای چشمم قصد ظهور داری؟؟؟
مهدی جان....
سوالی ساده دارم از حضورت....
من ایا زنده ام وقت ظهورت؟؟؟
اگر که امدی من رفته بودم...
اسیر سال و ماه و هفته بودم....
دعایم کن دوباره جان بگیرم....
بیایم در رکاب تو بمیرم....